دانلود مداحی انا مظلوم حسین (فایل صوتی)
دانلود مداحی انا مظلوم حسین (فایل تصویری)
ایام حزن و اندوه اهل بیت علیهما السلام را به پیشگاه امام عصر ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و به مقام معظم رهبری و تمام شیعیان و محبین اهل البیت علیهما السلام تسلیت عرض میکنم
***دهه فجر گرامی باد***
گاهی که فکر می کنم می بینم انقلاب از واژه های غریبی است که کمتر ما این واژه اثر گذار و ارزشمند را درک کرده ایم ...
رسمه که همیشه به ایام دهه فجر که می رسیم آمار و ارقام می دیم و می گیم قبل انقلاب در نقطه A بودیم و الان در نقطه B هستیم . بد نیست که در آستانه ایام الله دهه فجر انقلاب به قطره ای از دریای افتخارات انقلاب اشاره کنیم .
قبل از انقلاب ما آزادی نداشتیم .... بعد انقلاب آنقدر ازادی داریم که آزادیهای دیگران را سلب می کنیم ...و باز هم ازادیم که جو سازی کنیم که آزادی نداریم .
قبل از انقلاب ما خوباوری نداشتیم .... بعد انقلاب در حال رسیدن به خود باوری هستیم .
قبل از انقلاب ما از امریکا می ترسیدیم ....بعد انقلاب امریکااز ما می ترسد .
قبل از انقلاب مستشاران امریکایی اجازه نمی دادند که ما به به هواپیما نزدیک شویم.... بعد انقلاب ما خود هواپیما را ساختیم و خلبان آن شدیم.
و هزاران افتخار دیگر که از حوصله ما خارج است...
بسم رب الحـسین
سلام. دلم گرفته است، آسمان در گلویم زندانیست، دلم از مژههایم جاریست، و چشمهایم در لحظه تاریخ، بی تو باریده است.
درمن، تمام بتهای تاریخ شکسته است، هر چند بتپرستان مدرن هر لحظه بتی را علم میکنند .
دلم، این" حسین آباد"، دیریست که بهانه تو را میگیرد و نامت را عاشق شده است. دلم برای تو تنگ شده است، نه از آن جهت که دردی دارم، بلکه بدان علت که بی دردی جهان، جوانیام را پیر می کند.
جهان دوباره نام تو را میطلبد و کربلایت را، تا سربریدهات منزل به منزل خدا را نازل کند، و آینه در آینه نفست پژواک شود.
من، نه تو را زنجیر میزنم و نه برسینه میکوبم، بلکه تو را عاشقم تا دستم را بگیری و پس کوچه های روشن زندگی را راهنمایم باشی.
نام تو خورشیدی است که زمین با تمام کوههایش به طوافش احرام بسته است. من تو را نه میگریم و نه میخندم، میگریم برچشمهایم که جز تو را دیده است و میخندم به اشکهایم که جز به دنبال تو دویده است.
از تو همان"هیهات من الذله" کافیست، تا جهانی را شاه چراغ باشد و تمام درهای بسته را شاه کلید، و تمام زمینهای سرد را آفتابی که حیات را برویاند.
راستی تو در آن ظهر مقدس و گرما ریز، که هزار صبح تا قربانگاهش دویدهاند، چه دیدی که نازکای گلویت هزار تیغ کج آیین را پاسخی درست شد؟
تو در آن خاک آسمانی، آن گودال سربلند چه چیز را تماشا شدی که سرشارتر از همیشه تا کوفه، تا شام، تا هر کجا که "ظلم آباد" است خدا را آیه آیه باریدی؟
توچه دیده ای که عاشقتر از همیشه خدا را رصد شدی؟
کدام جام ، سیرابت میکرد که دجله و فرات حقارت خود را گریستند و تا لبهایت بالا نیامدند؟
کدام خورشید در دلت میوزید که تمام شبها را یک تنه به مبارزه طلبیدی ؟
کدام دریای عطش در تو جاری بود که فرات هم پاسخگوی تشنگیات نبود؟
تو در کدام ارتفاعی که هیچ بحری تا گلویت ارتفاع نیافت؟
تو در کدام باران باریدی، از کدام ابر مقدس، که جهانیان نام تو را بر لب ترانه میکنند؟ تو از کدام آسمان آمدی که روح بلند تو را هیچ قصیدهای گنجایش نیست؟
راستی، هنوز دوبیتیهای چشمانت را چوپانان از هفت بند نیلبک خویش در دشت میبارند، و گلها به یاد تو از زمین، سرخ رو میرویند.
هنوز دریاها به یاد عطشانی تو، کف برلب و موج خیز تا ساحل میآیند تا در پایت بیفتند.
هنوز کوهها، پژواک "هل من ناصر" تو را به هم هدیه میدهند، و سنگدلی مردان بوزینه باز را نفرین میشوند.
ای مرد، ای حماسهترین مرد، که ذکر نامت کافیست تا تمام پرندگان یکجانشین کوچ را تجربه کنند. که یادت کافیست تا تمام میکدههای منجمد جهان به خروش درآیند، که زلالیات دریاها را شرمندهترین خواهد کرد، و چشمها در نبودنت از سکوت سرشارند، نام تو دهن به دهن میگردد و جهان شیرین میشود.
با یاد تو، آرامش جهان به هم میریزد و یزید قابلیت لعنت پیدا میکند.
ای مرد بارانی، ببار! تا "صخره مرد" ها هم درسماع تو زلف پریشان کنند، و درختان سر به هوا، آواز سبز بخوانند.
ببار تا سنگ شکفتن را تجربهای شیرین باشد، ببار تا بهار بیاید و گلها برای رقصیدن بهانهای داشته باشند.
آینه مرد، همچنان بایست تا جهان به پای تو خود را بشناسد.
نام تو واژهای است که ناگهان سلام را بر لبها جاری میکند. و آبها از ازل تا ابد شرمساریشان را برخاک میگریند.
تو کیستی که دستها از آسمان به یاد تو برسینه میبارند؟
تو کیستی که با ذکر تو زنجیرها تا شانههای زلال کودکان هبوط می کنند؟
بارانی از تو شهر را به خود مشغول کرده است، نام شریف تو دلها را تا مژههای سنگین بالا میآورد.
مهربان! من تو را بزرگتر از آن میبینم که اشکهایم لایقت شوند، تورا حاضرتر از آن میدانم که در فراقت ببارم.
تو را عاشقم آنسان که در قتلگاه خروشیدی، نه آنسان که خلقی تو را تشنه میبینند. تو را به خاطر ایمانت که سرشاری بهار را شرمنده کرده است، و عطشانی آگاهانه لبهایت که دریا را به خجالتی ابدی دچار نموده است، و زلالی رسالتت عاشقم.
مهربان! تو مظلومتر از کربلایی و کربلا مظلومتر از تو، تو در سراسر تاریخ هر روز شهید میشوی، امروز مظلومتر از دیروز و فردا مبادا که این جمله را به تجربه تکرار شوم.
باید به خودم بر گردم و در برابرت ببارم.
باید در این جهانی که گیاهان سربریده میرویند، و تمام درهایش دیوارند، و مردم فلق را تا شفق پشت به خورشید در حرکتند، تو را به نام بخوانم.
حسین واژهای است که تمام آبها به یادش نوشیده میشود.
یا مَن هُو فی قُوته عَلی
سپاس خدایی را که ما را از جمله محبین و در آویختگان به ولایت امیر مومنان علی (ع) قرار داد
غدیر تنها نام یک سرزمین نیست .یک تفکر است نشانه و رمزی است از تداوم خط نبوت ...
واقعه غدیر تلاقی کاروان رسالت با طلایه داران امامت است.
فراموش نکن ... یک نام انگار برای تمام عمر کافیست ،
نامی که در غدیر خم جایی بین مکه و مدینه از حنجره و نای مبارکی برآمد
و برگوش جانها نشست ...آوازه علی(ع) تا ابد در خاطره بشریت خواهد ماند.
عید غدیر خم بر یگانه وارث امامت و ولایت حضرت ولی عصر (عج)
و تمامی دوستداران حضرتش و لبیک گویان دعوت محمد مصطفی (ص) مبارک باد .
حضرت سیدالشهدا، امام حسین (ع) نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن «کوه رحمت» نهادند و در سمت چپ کوه روی به کعبه، همایشی تشکیل دادند، که موضوع آن بمناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود و فهرست مطالب آن عبارت بودند از:
1ـ شناخت خدا و صفات الهی.
2ـ شناخت خود یا خودشناسی.
3ـ شناخت جهان.
4ـ شناخت آخرت.
5ـ شناخت پیامبران.
6ـ خودسازی با صفات الهی.
7ـ پرورش نفس با کمالات الهی.
8ـ توبه و بازگشت به خدای مهربان.
9ـ دور کردن صفات نکوهیده از خود با تسبیح پروردگار.
10ـ فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا.
11ـ شناخت و درخواست بهترین مسئلت ها.
12ـ تبدیل خود پرستی نفس به خدا پرستی.
13ـ تبدیل خود برتر بینی نفس به تواضع و فروتنی.
14ـ تبدیل خودخواهی نفس به ایثار و غیر خواهی.
15ـ تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن