سلام
دلم...
دیگر دلی هم نمانده
این قایق طوفان زده خیال من
تا بکی باید
دست خوش رفت و امد
ناخدایان بی خداباشد
خسته از تکرار این
بیهوده امد و شدم
دیر بازی است
این کشتی به گل نشسته
از طوفان دلشکستگی
خسته ام کرده
خسته از دل سپردنم
خسته از تکرار گفتن و شنیدن
دوستت میدارم
بیزار از مردم دوستی
فقط شما
اری شما...
دوست خوبم دوستتان میدارم...
و تنها از شما کمک میخواهم
دوست خوبم کمکم کن...
...